در این یک سال اخیر که بازار
خودرو در رکودی بیسابقه فرو رفته است، حداقل با دیدی مثبت به ماجرا، شاهد بکارگیری روشهایی جدید در فروش خودروهای تولید بازار هستیم که باعث برگشت برخی از مشتریان این بازار شده است.
براساس آخرین گزارشات به عمل آمده توسط
خودروبانک از بازار خودرو، شاهد رونق و فروش نسبی خودروهای تولید داخل هستیم که بخشی از آن به شرایط فروش ویژه از سوی خودروسازان و بخش دیگر آن هم به دلیل نزدیک شدن به روزهای آخر سال و تعطیلات نوروزی بوجود آمده است. به بیانی سادهتر، شرکتهای خودروسازی و شرکتهای عرضه کننده محصولات خودرویی وقتی با رکود بازار و تحریم خودروهای تولید داخل مواجه شدند، برای اینکه با حفظ کیفیت سابق، قیمت محصولاتشان را پایین نیاورده و در برابر خواست مردم مقاومت کنند، دست به دامن روشهایی ارزانتر و به صرفهتر رفتند و به جای کاهش قیمت، شرایط خرید خودروها را آسانتر کردند که پیش از این شاهد هیچ کدام از آنها نبودهایم. این روشها معمولا به صورت "ودیعه کم برای پیش فروش"، "اقساط بلند مدت"، "اقساط بدون بهره"، افزایش خودروهای امانی" و "سود مشارکت و سود انصراف بالا" اجرا میشود تا ترغیب مشتریان به خرید خودروهای داخلی را برانگیزد، هرچند به نظر نمیرسد که برای شخص متقاضی، توان خرید خودرویی 50 میلیون به بالا وجود داشته باشد.
در این بین اما ریسکهایی هم وجود دارد که با هیجان و جذابیت مخلوط شده است. بخصوص در بخش سود مشارکت و انصراف که کاری شبیه به بانکها اتخاذ شده و در آن با در نظر گرفتن سود مثلا 27 درصدی مشارکت و سود مثلا 26 درصدی انصراف، به نوعی رقابتی را با بانکها آغاز کردهاند، هرچند سیستم بانکی کشور سود سپردهها را 2 درصد کاهش داده و در عوض شرکتهای خودروسازی با سود مشارکت و انصرافی چند درصد بیشتر به عرضه محصولات خود میپردازند. پس طبیعی است که شاهد جذب مشتری و اقدام به پیش خرید خودروهایی با چنین شرایطی باشیم که به بیانی سادهتر میتوان گفت که مشتریان وقتی متوجه شدند که خودروسازان از حداکثر سود بانکی نیز بیشتر سود میدهند، پس از بانکها به سمت شرکتهای خودروساز گسیل شدند تا به قولی سرمایه گذاری خود را در صنعت خودرو انجام دهند.
در طرح سود مشارکت و انصراف از سوی خودروسازان، مشتریان با خود میگویند که سرمایه گذاری در خودروسازی سود بیشتری در مقایسه با بانکها دارد، خصوصا اگر خودرویی نیز نخرند، باز هم به واسطه سود انصراف اتفاق خاصی نخواهد افتاد. در اصل شرکتهای خودروسازی برای فروش محصولاتشان روی به روشی آوردهاند که در کنار جذابیت و موثر بودنش، ریسک پذیری بالایی هم دارد و ممکن است نگاه مشتریان را به تدریج تغییر داده و به جای صنعت، به عنوان یک بانک به شرکتهای خودروسازی نگاه کنند که باعث دچار اختلال در فروششان خواهد شد. با این وجود اگر مشتری به نیت دریافت سود بالاتر از سیستم بانکی، اقدام به پیش خرید خودرویی کند و در آخر هم خودروی مذکور را تحویل نگیرد، هدف اولیه (جذب مشتری) برای خودروسازان محقق خواهد شد، ولی در رسیدن به هدف ثانویه (فروش محصول) با مشکل روبرو خواهند شد. پس با در نظر گرفتن سود مشارکت و انصراف بالا، چنین مشکلاتی هم وجود خواهد داشت که نه برای مشتری، بلکه صرفا برای خودروساز مشکل آفرین خواهد بود. حال سوالی که اینجا برای مخاطب بوجود میآید این است که با وجود گفتههای شرکتهای خودروسازی مبنی بر نبود نقدینگی، چطور میشود که شرکتهای خودروسازی چنین ریسکی را به جان میخرند.