مقدمه
قبل از آنکه مقایسه میان یک خودرو نوپای چینی با محصولی که سالها حتی در آمریکا هم فروش رفته را زیر سوال ببرید و آن را از پایه و اساس اشتباه بدانید، بد نیست چند نکته را با شما در میان بگذاریم. ماهم قبول داریم که هیوندای سانتافه از نظر اعتبار برند، یک سر و گردن که نه، بلکه چند سر و گردن بالاتر از فیدلیتی است، اما شما برای دست‌یابی به این اعتبار، باید یا مبلغ بسیار بالاتر (چیزی حدود دو برابر!) پرداخت کنید و یا به خرید یک گزینه دست دوم با کارکرد نسبتاً بالا رضایت دهید. همین نکته کافی است که مقایسه میان این دو را منطقی کند. در واقع فیدلیتی از بسیاری جهات نظیر ابعاد، زیبایی و گشتاور، به رقیب کره‌ای خود نزدیک است و با توجه به اختلاف قیمت، کمبود اعتبارش را هم تاحدودی جبران نموده. پس بیایید برای دقایقی تعصب را کنار بگذاریم و بدون پیش‌داوری به سراغ میهمانان امروزمان برویم. خودم هم این مقدمه را قبل از شروع تست ماشین‌ها نوشتم. خدا را چه دیدید؟! شاید نتیجه‌گیری پایانی همه ما را غافل‌گیر کرد. شاید هم نه! برای فهمیدنش تنها راه این است که در ادامه با خودروبانک همراه باشید.
معرفی کلی
هیوندای سانتافه که معرف حضور همه هست. کراس‌اوور خوش‌نام کره‌ای که در نسل‌های مختلف با انواع و اقسام موتورها قدم به سرزمین‌مان گذاشته و در هر مدل به یکی از محبوب‌ترین‌های بازار تبدیل شده است. آخرین نسل از این محصول که پاسپورت ایرانی را بدست آورد مدل DM بود. یکی از زیباترین اتاق‌های سانتافه که عمدتاً توسط آسان‌موتور و کرمان‌موتور به مشتریان وطنی عرضه شد و با جذابیت‌های ظاهری مناسب و انبوهی از آپشن‌های رفاهی و ایمنی توانست فروش بسیار خوبی را تجربه کند. هرچند محدودیت واردات خودرو با پیشرانه حجیم، جلوی تبدیل شدن سانتافه DM به یک گزینه کامل و بی‌نقص را از کراس‌اوور کره‌ای گرفت چراکه فقط نمونه‌های 2.4 لیتری این محصول جواز تردد در خیابان‌های کشورمان را بدست آوردند.
مقایسه فیدلیتی با هیوندای سانتافهدر طرف مقابل اما برندی بسیار نوپا از کشور چین قرار گرفته که شاید همین تقابل با سانتافه جزو افتخاراتش محسوب شود! هرچند چینیها در سال‌های اخیر آنقدر ما و جهانیان را سورپرایز کرده‌اند که هر لحظه انتظار یک شگفتی جدید از آنها را داریم! بخصوص که پیشرفت تکنولوژی در سال‌های اخیر به قدری سریع بوده که یک محصول روز حتی از برندی ضعیف‌تر می‌تواند با محصولات قدیمی‌تر یک کمپانی قدرتمند رقابت کند. هیوندای هم که مرسدس نیست! پس نباید کراس‌اوور بهمن را از پیش بازنده بدانیم.
فیدلیتی در واقع همان جتور X70 است که روی پلتفرم T1X (مشابه تیگو 8) توسعه یافته و در ایران بنا به دلایلی که از حوصله این متن خارج است با نام دیگری عرضه می‌شود. برند جتور (Jetour) بتازگی در سال 2018 تاسیس شده و حتی در میان خودروسازان تازه‌کار چینی هم برندی نوپا به حساب می‌آید. با این حال پشتوانه کمپانی چری به عنوان مالک اصلی برند و استفاده از دانش این خودروساز نسبتاً قدیمی‌تر باعث شده که بتوانیم تاحدودی به این نشان تجاری اعتماد کنیم. فیدلیتی حداقل روی کاغذ رقیب قدری برای برادران چینی خودش به نظر می‌رسد اما کارش در مقابل سانتافه (حتی از نوع دست دوم) بسیار دشوار خواهد بود.
طراحی ظاهری
همانطور که همیشه این عبارت تکراری را گفته‌ایم، زیبایی یک امر سلیقه‌ای است و ما هم نمی‌توانیم (و اصلاً حق نداریم) برای سلیقه شخصی شما نسخه بپیچیم! با این حال برای خالی نبودن عریضه سعی میکنیم نکاتی در خصوص ظاهر میهمانان امروزمان بیان کنیم.
هیوندای سانتافه یا فیدلیتی؟ هیوندای سانتافه DM یکی از جذاب‌ترین و پرابهت‌ترین نسخه‌ها از این سری است که تاکنون تولید شده است. این نماینده بلندقامت هیوندای با چراغ‌های کشیده و جلوپنجره بزرگ و بازی هماهنگ خطوط، تاکنون دل خیلی‌ها را بدست آورده به کمک همین جذابیت ظاهری توانسته برخی مشکلاتش (مثل توان نه‌چندان عالی پیشرانه) را به خوبی مخفی نماید. ظاهر هیوندای سانتافه DM به قدری زیبا و از خودروهای زمان خود جلوتر بوده که هنوز بعد از گذشت این همه سال قدیمی و از مدافتاده به نظر نمی‌رسد و در برابر بسیاری از محصولات روز (از جمله همین فیدلیتی) خودنمایی میکند. با این حال عرضه طولانی‌مدت و گسترده این محصول در کشورمان باعث شده که چهره هیوندای سانتافه اندکی تکراری شود و حس تنوع‌طلبی انسان را ارضا نکند. در طرف مقابل فیدلیتی هم خودرو خوش‌قیافه‌ای است و با این جلوپنجره اسپرت و گرافیک زیبای چراغها و بدنه تنومند، حس خوبی به بیننده منتقل میکند. در قسمت دماغه جلوپنجره بزرگ ماشین که مطابق با معیارهای روز از طرح الماس‌نشان بهره می‌برد بیش از هر چیز نظرات را به خود جلب می‌نماید. خطوط برجسته کاپوت در کنار چراغ‌های خوش استایل اصلی و دیلایت‌های مشابه اپتیما نیز در افزایش جذابیت این بخش تاثیر بسزایی داشته‌اند.
در قسمت کناری، هر دو خودرو از طرحی معمول و منطقی استفاده نموده‌اند که به غیر از خطوط کناری، نکته خاص دیگری در آن دیده نمی‌شود. شاید تنها مورد قابل ذکر، امکان سفارش رینگ‌های بزرگ 20 اینچی فیدلتی با طرح مورد نظر مشتری باشد که ظاهر اسپرت بهتری به نیم‌رخ ماشین بخشیده‌اند.
اما در بخش عقب فیدلیتی شاهد نمایی ساده و نسبتاً بی‌روح هستیم. حتی برآمدگی‌ها و فرورفتگی‌های صندوق و چراغ‌های عریض ماشین هم نتوانسته‌اند این مشکل را برطرف نمایند. در واقع با اینکه طراحی جلو و نیم‌رخ نماینده گروه بهمن توان رقابت با سانتافه را دارد اما در بخش عقب اوضاع مقداری به سود محصول کره‌ای تغییر میکند. با این حال فیدلیتی به اندازه‌ای زیبا هست که یارآی رقابت با خودروهای هم‌قیمت خودش را داشته باشد.
فضای کابین
هیوندای سانتافه و فیدلیتی از نظر ابعاد شرایط بسیار نزدیکی به یکدیگر دارند. نتیجه اینکه داخل اتاق و صندوق عقب‌شان هم شاهد فضایی مشابه هم هستیم، ضمن اینکه هر دو محصول در نسخه‌های 7 نفره نیز عرضه شده‌اند. البته ردیف سوم صندلی‌ها در این سگمنت آنقدرها کاربردی نیست اما حداقل برای کودکان جای کافی را در اختیار قرار خواهد داد. صندلی‌های دو ردیف اول از نظر راحتی و ارگونومی وضعیت قابل قبولی دارند و برای سفرهای عادی، با مشکل خستگی زودهنگام مواجه نخواهید شد. با وجود تمامی شباهت‌ها، سبک و زبان طراحی داخلی دو خودرو کاملاً متفاوت است. هیوندای در دوران تولید این نسل از سانتافه به طرحهای اسپرت و مقداری شلوغ روی آورده بود که البته برای آن سالها فوق‌العاده جذاب به نظر می‌رسید.
کابین هیوندای سانتافه اما فیدلیتی با توجه به سال طراحی، سبک مدرن‌تری را در پیش گرفته که از الگوهای مینیمالیستی مد روز پیروی میکند. البته شاید بگوئید این مدل مقایسه ما منصفانه نیست و فیدلیتی باید با نسخه روز هیوندای سانتافه (مدل TM) قیاس شود که در این صوت اوضاع به سود نماینده هیوندای تغییر خواهد کرد، اما متاسفانه فعلاً جدیدترین سانتافه موجود در کشور همین مدل قدیمی (DM) است و از نظر قیمت هم رقابت در این سطح صورت می‌پذیرد. بنابراین داخل فیدلیتی حس مدرنیته بیشتری تجربه خواهید نمود که با توجه به اختلاف سال طراحی طبیعی هم هست. بخصوص که نمایشگر عریض مرکزی، نشانگرهای دیجیتال پشت‌آمپر و فرمان D شکل خوش‌دست ماشین حس قرار گرفتن داخل یک خودرو امروزی و پیشرفته را به انسان منتقل میکنند و خطوط عرضی ساده و شیک بکار رفته هم حالتی خاص و متفاوت به کابین بخشیده‌اند. با این حال فضای کابین هیوندای سانتافه نیز برای افرادی که به طرحهای شلوغ و اسپرت و نشانگرهای آنالوگ باحال قدیمی علاقه دارند، جالب‌تر است و از این رو نمی‌شود یک محصول را به طور قطع برتر از دیگری دانست. من شخصاً ظاهر بیرونی هیوندای سانتافه و کابین فیدلیتی را بیشتر پسندیدم اما شما حق دارید با نظرم مخالف باشید!
کابین فیدلیتی از لحاظ کیفیت اما برتری نسبی با سانتافه است. البته باید در نظر داشت که روکش‌های صندلی، چرم فرمان و ادوات داخلی نماینده هیوندای سالها مورد استفاده قرار گرفته‌اند و در نتیجه بخشی از کیفیت اولیه خود را از دست داده‌اند و به همین دلیل در برخی قسمت‌ها (مثل سلامت روکش صندلی‌ها) برتری با فیدلیتی صفرکیلومتر خواهد بود. با این حال تجربه ثابت کرده اکثر ماشینهای کره‌ای در طولانی مدت از اکثر محصولات چینی بادوام‌تر ظاهر می‌شوند و کابینشان دیرتر به سر و صدا می‌افتد.
آپشن‌های رفاهی و ایمنی
محصولات چینی سعی میکنند هر چه از اصالت و دوام و محبوبیت کم دارند را با آپشن جبران کنند! از این رو معمولاً در این بخش با مشکل و کمبود خاصی مواجه نیستیم. فیدلیتی هم نسبت به رقبای قیمتی خود سطح نسبتاً مناسبی از امکانات را ارائه میکند که از جمله آنها می‌توانیم به مواردی نظیر رادار نقطه کور، هشدار حرکت بین خطوط، TPMS، ایربگ‌های جلو و جانبی (جمعاً چهار عدد)، فرمان برقی، نمایشگر 10.25 اینچی مرکزی با قابلیت Mirror Link، شارژر وایرلس، ترمز پارک برقی به همراه سیستم Auto Hold، کیلس و استارتر دکمه‌ای، نشانگر 12.3 اینچی دیجیتال پشت آمپر، دوربین 360 درجه، چراغ‌های Full LED، سنسورهای نور و باران، سقف پانواراما با سانروف برقی، سنسورهای پارک، صندوق عقب برقی با سنسور پا، صندلی‌های برقی جلو بهمراه گرمکن، تهویه مطبوع الکتریکی (با اتوماتیک اشتباه گرفته نشود) تک کاناله، آینه وسط الکتروکرومیک و کروز کنترل اشاره کنیم. البته در این بین نبود ایربگ‌های پرده‌ای و تهویه مطبوع اتوماتیک دوکاناله و مواردی از این دست، برای چنین خودرویی تاحدی عجیب است.
سانتافه یا فیدلیتی اما هیوندای سانتافه در نسخه‌های بسیار متنوع از نظر سطح آپشن به بازارمان عرضه شده است. مثلاً مدل لوآپشن تک دیفرانسیل که با عنوان سقف‌فلزی هم در بازار شناخته می‌شود حتی از گزینه‌های ساده و ابتدایی نظیر سانروف، کیلس و صندلی‌های برقی نیز بهره‌ای نبرده و از نظر امکانات با خودروهای بسیار ارزان‌تر برابری میکند. در واقع اگر بخواهیم بدلیل اختلاف قیمت موجود، فیدلیتی را با نسخه پایه سانتافه مقایسه کنیم، نماینده بهمن همه جوره برنده از زمین بیرون خواهد آمد. اما اگر فرض کنیم که شما یک سانتافه فول با سن و سال بالاتر و کارکرد بیشتر را ترجیح داده‌اید، در این صورت وجود گزینه‌های بسیار نظیر ایربگ های جلو، جانبی، پرده‌ای بهمراه کیسه‌هوای زانویی راننده، رادارهای نقطه کور، تغییر لاین و پیشگیری از تصادف، انواع سیستم‌های مدیریت ترمز و پایداری شامل ESC, VSM, TSA, ABS, BAS، کنترل حرکت در سرپائینی DBC و سربالائی HAC، سیستم هشدار فشار باد تایرها، صندلی‌های برقی جلو مجهز به حافظه، تهویه مطبوع اتوماتیک دو کاناله، 5 گرمکن و دو سردکن برای صندلی‌ها، سیستم ورود و استارت بدون کلید، درب صندوق برقی هوشمند، سقف پانوراما بهمراه سانروف برقی، چراغها و برف‌پاک‌کن اتومات، سیستم صوتی حرفه‌ای اینفینیتی، فرمان برقی مجهز به گرمکن، چراغشور، کروزکنترل، آینه الکتروکرومیک، ترمز پارک برقی، سامانه اتوپارک، نمایشگر 7 اینچی لمسی کنسول میانی، صفحه نمایش TFT پشت آمپر، امکان انتخاب حالت‌های مختلف رانندگی و دوربین 360 درجه هیوندای سانتافه را برنده بخش آپشن خواهند کرد.
در خصوص ایمنی هم باید گفت فرزند هیوندای علاوه بر ایربگ‌های بیشتر، 5 ستاره ایمنی موسسه معتبر Euro-NCAP را نیز در کارنامه دارد که حس اطمینان و امنیت بیشتری در قیاس با فیدلیتی به سرنشینان منتقل میکند.
مشخصات فنی
زیر کاپوت هیوندای سانتافه یک پیشرانه 4 سیلندر تنفس‌طبیعی به حجم 2.4 لیتر قرار گرفته که در نسخه MPI قادر است 174 اسب‌بخار قدرت و 227 نیوتن‌متر گشتاور، و در مدل GDI (پاشش مستقیم سوخت) 188 اسب بخار قدرت و 245 نیوتن‌متر گشتاور تولید نماید. فیدلیتی اما به موتور بسیار کوچک‌تر 1.5 لیتری تجهیز شده که با کمک پرخوران از نوع توربوشارژر به 155 اسب‌بخار قدرت و 230 نیوتن‌متر گشتاور دست می‌یابد. خوب پس روی کاغذ ارقام مربوط به سانتافه (بخصوص در مدل GDI) مقداری بهتر از فیدلیتی است و انتظار می‌رود که در عمل نیز نماینده هیوندای، رقیبش را پشت سر بگذارد. اما در این بین چند نکته معادلات را برهم زده است. اول اینکه پیشرانه توربوشارژر فیدلیتی گشتاور خود را از دور موتور پایین‌تر به نقطه اوج می‌رساند و برای مدت طولانی‌تر آن را در سطح ماکسیمم نگاه خواهد داشت. نکته بعد اینکه وزن میهمان چینی ما مقداری سبک‌تر از سانتافه است و همین مورد بخشی از کمبود قدرتش را جبران نموده. نکته آخر اینکه پیشرانه‌های توربو در ارتفاع بالاتر از سطح دریا، کمتر از انواع تنفس‌طبیعی دچار افت توان می‌شوند و از این رو فیدلیتی در شهر کوهپایه‌ای همچون تهران بهتر از رقیب کره‌ای، اسب‌هایش را حفظ خواهد نمود. با توجه به این نکات دیگر روئیت برتری نسبی شتاب‌گیری فیدلیتی چندان عجیب نیست. بخصوص که گیربکس دوکلاچه ماشین هم به یاری پیشرانه آمده تا تعویض‌ها با دقت و سرعت مناسب انجام گردد. با این حال اگر یک سانتافه GDI سبک‌تر لوآپشن تک‌دیفرانسیل، آن هم در شهرهای شمالی (ارتفاع کم) تست درگ را انجام دهد نتیجه می‌تواند متفاوت باشد. نکته دیگر اینکه پیشرانه‌های توربو به بنزین بی‌کیفیت حساسیت بیشتری دارند و بخصوص در گرمای هوا و در صورت فشار مداوم احتمال پیش احتراقی در موتورشان افزایش می‌یابد که به افت شتاب منتهی خواهد شد.
هیوندای سانتافه خلاصه اینکه ممکن است تست شخصی شما در شرایط مختلف بسته به بنزین، ارتفاع از سطح دریا، درجه حرارت محیط، نوع سانتافه (از نظر پاشش سوخت و ساختار دیفرانسیل) نتایج متفاوتی را رقم بزند، اما اینجا فیدلیتی سریع‌تر از سانتافه دودف MPI ما ظاهر شد. هرچند در تست رولینگ (شتاب‌گیری در حال حرکت) شرایط دو خودرو نزدیک‌تر بود. به طور کلی میهمانان امروزمان از نظر توانایی‌های حرکتی حس هیجان فوق‌العاده‌ای به شما هدیه نخواهند کرد اما با شتاب و کشش معقول، قادرند نیازهای روزمره شهری و جاده‌ای را پاسخگو باشند.
فیدلیتی در خصوص سیستم انتقال قدرت هم باید گفت که هر دو از جعبه‌دنده 6 سرعته اتوماتیک استفاده میکنند که برای فیدلیتی از نوع کلاچ‌دوبل است. ضمناً هیوندای سانتافه در دو نسخه تک و دو دیفرانسیل به بازار عرضه شده اما فیدلیتی تنها در مدل دیفرانسیل‌جلو قابل خریداری است. از دیگر مشخصات فنی مشترک میانشان می‌توان به سیستم تعلیق مک‌فرسون در جلو و مولتی‌لینک برای قسمت عقب و ترمزهای چهارچرخ دیسک اشاره نمود.
| خودرو | هیوندای سانتافه MPI (نسخه GDI) | فیدلیتی بهمن |
| نوع پیشرانه | 4 سیلندر تنفس‌طبیعی | 4 سیلندر توربوشارژر |
| حجم موتور | 2.4 لیتر | 1.5 لیتر |
| حداکثر قدرت | 174 اسب بخار در دور 6300 (188 اسب) | 155 اسب بخار در دور 5500 |
| حداکثر گشتاور | 227 نیوتن‌متر در دور 4250 (245 نیوتن‌متر) | 230 نیوتن‌متر از دور 1750 الی 4000 |
| گیربکس | 6 سرعته اتوماتیک | 6 سرعته اتوماتیک دوکلاچه |
| مصرف سوخت ترکیبی | 9.4 لیتر (8.5 لیتر) | 7.5 الی 8.1 لیتر |
| حداکثر سرعت | 195 کیلومتر بر ساعت | 180 کیلومتر بر ساعت |
| وزن | 1650 کیلوگرم (بسته به سطح آپشن متفاوت است) | 1575 کیلوگرم |
تجربه رانندگی
پشت فرمان هر دو خودرو از نعمت دید مناسب و حس تسلط کافی برخورداریم. البته صندلی راننده هیوندای تنظیمات بهتری دارد و از این رو راحت‌تر می‌توان آن را با بدن افراد مختلف هماهنگ ساخت. همچنین سواری سانتافه مقداری نرم‌تر است و سیستم تعلیقش تکان‌های کمتری به داخل کابین منتقل میکند، هرچند اوضاع فیدلیتی هم خیلی بد نیست و به نسبت توقعی که از یک کراس‌اوور در این ابعاد می‌رود رضایت نسبی سرنشینان را تامین می‌نماید. در بخش قبلی به شکل مفصل در خصوص شتاب و توانایی‌های حرکتی این دو صحبت کردیم، فقط اینجا خیلی خلاصه بگوییم که رفتار پدال گاز در این دو ماشین متفاوت می‌باشد. هیوندای سانتافه بدلیل بهره‌مندی از پیشرانه تنفس‌طبیعی رفتار یکنواخت‌تری دارد اما فیدلیتی در آغاز حرکت با لگ توربو مواجه است و پس از آن یعنی از دور موتور نزدیک به 2000 RPM ناگهان با بهبود چشم‌گیر شتاب مواجه می‌شود. گیربکس دوکلاچه فیدلیتی هم داستان مخصوص به خود را خواهد داشت. این نوع جعبه‌دنده‌ها با وجود ساختار پیشرفته‌تر و تعویض‌های دقیق و سریع، مشکلاتی دارند که در شهرهای پرترافیک و کوهپایه‌ای همچون تهران نمود بیشتری پیدا میکند. مثلاً در ترافیک باید دنده را خلاص کنید یا حتماً از سیستم اتوهلد استفاده نمایید وگرنه بر اثر نیم‌کلاچ مداوم حرارت و در نتیجه استهلاک گیربکس بالاتر خواهد رفت.
به هر حال رانندگی را ادامه می‌دهیم. هر دو خودرو در دورهای پایین سکوت مناسبی دارند اما با افزایش دور موتور میزان ورود صدا به داخل کابین افزایش می‌یابد. البته عایق‌بندی اتاق هیوندای سانتافه بهتر است اما در عوض فیدلیتی از پیشرانه کوچک‌تر و کم صداتری برخوردار می‌باشد که حداقل در دورهای پایین عایق‌بندی ضعیف‌تر را جبران میکند. ترمزهایشان هم عملکردی منطقی و قابل قبول دارند، هرچند از نظر پایداری و قدرت کنترل در مسیرهای لغزنده، یک محصول دو دیفرانسیل (یعنی هیوندای سانتافه) رفتار به مراتب مطمئن‌تری از خود نشان خواهد داد و با هندلینگ بهتر، از بروز کم‌فرمانی و بیش‌فرمانی جلوگیری میکند. نکته‌ای که فیدلیتی از آن بهره‌ای نبرده و برای عبور از پیچهای تند (در سرعت‌های بالاتر) دست به دامان رینگ‌های بزرگ و تعلیق نسبتاً خشک و سیستم‌های کمکی الکترونیکی می‌شود. البته باید اعتراف کرد که همین چند عامل توانسته‌اند پایداری فیدلیتی را در سطح معقول نگاه دارند و اگر کلاس بدنه و قیمت را در نظر بگیرید، از هندلینگ کراس‌اوور چینی امروز ما ابراز رضایت خواهید کرد.
مقایسه هیوندای سانتافه با فیدلیتی در خصوص توانایی آفرود هم باید گفت که هر دو محصول با توجه به ساختار یکپارچه شاسی و کورس محدود سیستم تعلیق و مواردی از این دست، در رده کراس‌اوورها جای می‌گیرند اما وجود سامانه چهارچرخ متحرک در نماینده هیوندای باعث شده که هیوندای سانتافه‌های (4WD) در مسیرهای بیرون‌جاده‌ای عملکرد به مراتب بهتری در قیاس با فیدلیتی داشته باشد. این قابلیت در هنگام بکسل‌کردن هم به کار می‌آید و میزان چسبندگی ماشین در شرایط دشوار را به وضوح افزایش میدهد. با این حال با در نظر گرفتن اختلاف قیمت میان این دو، شاید منصفانه‌تر باشد که نمونه تک‌دف سانتافه را با فیدلیتی مقایسه کنیم اما در هر صورت هیوندای یک نماینده چهارچرخ‌متحرک هم در کشورمان دارد که رقیب چینی از آن بی‌بهره است.
استهلاک و هزینه‌های نگهداری
تحلیل میزان هزینه‌های نگهداری این دو مقداری پیچیده است. در نگاه اول فیدلیتی همه جوره بازنده رقابت خواهد بود چراکه هم از نظر اعتبار برند یارای رقابت با محصول با کیفیت و پرسابقه هیوندای را ندارد و هم اینکه به عنوان یک خودرو کاملاً تازه‌وارد و ناشناخته همچون هندوانه دربسته خواهد بود و باید در طول زمان برادری خود را ثابت نماید. جدا از این‌ها فیدلیتی با توجه به استفاده از پیشرانه توربوشارژر و گیربکس دوکلاچه، خودرو پردردسرتر و پراستهلاک‌تری به نظر می‌رسد چراکه حتی در میان خود محصولات هیوندای هم انواع توربو نسبت به نمونه‌های مشابه اتمسفریک حساس‌تر هستند. بخصوص که اینجا هر از گاه بنزین سوپر نایاب می‌شود و یافتن اکتان و مکمل اصل هم به تخصصی در سطح دکترا نیاز خواهد داشت!
خوب پس تا اینجای کار خرید فیدلیتی ریسک بسیار بالاتری به دنبال دارد و حریف چینی باید شکست را پذیرا باشد. اما یک نکته را از قلم انداختیم و آن تفاوت سن و سال و شرایط گارانتی خودروهاست. شما با پول هیوندای سانتافه مثلاً 7 ساله فاقد گارانتی با بیش از صد هزار کیلومتر کارکرد و شرایط نگهداری نامشخص توسط مالکین قبلی، می‌توانید فیدلیتی صفر کیلومتر را خریداری کنید تا ضمن برخورداری از نعمت خدمات رایگان، نسبت به نگهداری صحیح ماشین (از ابتدا توسط خودتان) مطمئن باشید. ضمناً پیشرانه و برخی دیگر از قطعات فنی فیدلیتی با محصولات چری نظیر تیگو 7 و آریزو 5 توربو مشابه است و از این رو مشکل شدیدی از بابت دسترسی به قطعات یدکی وجود نخواهد داشت. بخصوص که گروه بهمن هم از شرکت‌های خوش‌نام در کشورمان می‌باشد که سابقه خدمات مناسب و پشتیبانی منطقی از محصولاتش را دارد و قرار است بسیاری از قسمت‌های فنی فیدلیتی را داخلی سازی نماید که احتمالاً به بهبود قیمت قطعات یدکی در آینده منتهی خواهد شد.
البته باید این را هم در نظر داشت که یک خودرو صفر کیلومتر آن هم از نوع چینی در چند سال اول افت قیمت بیشتری در قیاس با یک کره‌ای دست‌دوم تجربه خواهد کرد و اگر قصد فروش زودهنگام ماشین را داشته باشید این قضیه به سوخت بخشی از سرمایه شما منتهی می‌گردد و چقدر بد که در کشور ما خودرو هنوز یک کالای سرمایه‌ای (و نه مصرفی) است!
نتیجه گیری پایانی
هر دو میهمان امروز ما در سگمنت کراس‌اوورهای سایز متوسط قرار می‌گیرند و با ظاهر شکیل و کابین شیک و جادار خود می‌توانند نظرات بسیاری را به خود جلب نمایند. اما اجازه بدهید در جمع‌بندی نهایی خلاصه‌ای از تفاوت‌های میان این دو را بازگو کنیم تا تصمیم‌گیری برایتان ساده‌تر شود.
هیوندای سانتافه از نظر اعتبار برند و وجهه اجتماعی، کیفیت، استهلاک و بازار خرید و فروش یک سر و گردن بالاتر از فیدلیتی قرار می‌گیرد. در نسخه‌های فول‌آپشن، امکانات کامل‌تری دارد و با توجه به ساختار دو دیفرانسیل قادر است برخلاف فیدلیتی در مسیرهای آفرود (البته سبک) نیز کارآمد ظاهر شود. روی کاغذ حتی قدرت و گشتاور بیشتری هم (در نسخه GDI) تولید میکند و با بنزین‌های وطنی (بویژه در مدل MPI) سازگارتر است. حتی در خصوص کیفیت سواری هم می‌شود نماینده هیوندای را اندکی برتر دانست.
اما فیدلیتی هم آنقدرها که به نظر می‌رسد حریف دست و پا بسته‌ای نیست. اولین و مهم‌ترین مورد اینکه نماینده گروه بهمن در قیمت مشابه، حدود 7 سال جوان‌تر است و بدلیل صفرکیلومتر بودن از گارانتی 5 ساله بهره می‌برد. همین نکته اولین و مهم‌ترین برگ برنده فیدلیتی در برابر رقبای دست‌دوم کره‌ای محسوب می‌شود وگرنه در صورت هم سن و سال بودن هر دو خودرو و قیمت‌گذاری یکسان، مسلماً هیچ کس قید هیوندای سانتافه فول را نمی‌زد! ضمناً اگر قرار بر مقایسه فیدلیتی با سانتافه لوآپشن تک‌دف باشد، بخش اعظمی از برتری‌های نماینده هیوندای از بین خواهند رفت. همچنین فیدلیتی به لطف پیشرانه توربو و وزن اندکی سبک‌تر شتاب اولیه بهتری (مقایسه در تهران با سانتافه دودف MPI) دارد و در داخل کابین هم حس مدرنیته بیشتری به شما منتقل خواهد نمود.
در نهایت انتخاب میان این دو خودرو به سطح ریسک‌پذیری شما بستگی خواهد داشت. اگر می‌توانید ریسک خرید یک خودرو قدیمی با کارکرد بالا و شرایط نگهداری نامشخص را به جان بخرید، هیوندای سانتافه فول 4WD خودرو کامل‌تری برایتان خواهد بود، اما اگر به دنبال یک ماشین صفرکیلومتر با گارانتی طولانی‌مدت هستید که در بسیاری از پارامترها بتواند در سطح یک کراس‌اوور میان‌رده کارآمد ظاهر شود و شتاب بهتری هم داشته باشد، به شما اطمینان میدهم که فیدلیتی ناامیدتان نخواهد ساخت.
در انتها جا دارد از آقایان علی منصوبی و محمد ملاعبداللهی برای همکاری با خودروبانک جهت تهیه این گزارش کمال تشکر را داشته باشیم.
