در شرایطی که کلانشهرهای ایران با بحران شدید آلودگی هوا دست و پنجه نرم میکنند و میانگین مصرف سوخت خودروهای داخلی فاصله معناداری با استانداردهای جهانی دارد، گذار به سمت وسایل نقلیه پاکتر از یک انتخاب به یک ضرورت استراتژیک تبدیل شده است. خودروهای هیبریدی به عنوان یک راه حل میانی و قابل دسترس، نقشی کلیدی در این گذار ایفا میکنند و میتوانند مرهمی موثر بر زخمهای زیستمحیطی و اقتصادی ناشی از ناوگان فرسوده و پرمصرف کشور باشند. این مقاله به تحلیل جامع ضرورت افزایش سهم این خودروها با نگاهی به روندهای جهانی و چالشهای داخلی میپردازد.
روندهای جهانی و جایگاه ایران: فاصلهای که باید پر شود
صنعت خودروسازی جهان با سرعتی بیسابقه به سمت الکتریکیسازی حرکت میکند. بر اساس گزارشهای آژانس بینالمللی انرژی، فروش خودروهای الکتریکی و هیبریدی در سالهای اخیر رشد چشمگیری داشته و پیشبینی میشود تا سال ۲۰۲۵، بیش از ۴۰ درصد از فروش خودروهای جدید در بازارهای پیشرو به این دسته اختصاص یابد. کشورهایی مانند چین، اعضای اتحادیه اروپا و ایالات متحده با ارائه مشوقهای دولتی، سرمایهگذاری در زیرساختها و وضع قوانین سختگیرانه آلایندگی، این تحول را شتاب بخشیدهاند.
در مقابل، ایران در این رقابت جهانی جایگاه مطلوبی ندارد. هرچند در سالهای گذشته، به ویژه در بازه زمانی ۱۳۹۳ تا ۱۳۹۵، با اعمال تعرفههای گمرکی پایینتر، شاهد افزایش واردات خودروهای هیبریدی بودیم، اما سیاستگذاریهای متغیر و توقف واردات، این روند را متوقف کرد. در حال حاضر، سهم خودروهای هیبریدی از کل ناوگان کشور نزدیک به صفر است. این در حالی است که میانگین مصرف سوخت خودروهای بنزینی تولید داخل حدود ۸.۵ لیتر در هر ۱۰۰ کیلومتر است که تقریباً ۳ لیتر بیشتر از میانگین مصرف در اتحادیه اروپا است. این شکاف عمیق، نه تنها به معنای اتلاف منابع ملی انرژی است، بلکه مستقیماً بر تشدید آلودگی هوا در شهرهایی که سالانه روزهای متعددی را در وضعیت ناسالم سپری میکنند، تأثیر میگذارد.
مزایای دوگانه هیبریدها: مرهمی برای محیط زیست و اقتصاد
استفاده از خودروهای هیبریدی دو مزیت اصلی و درهمتنیده را به همراه دارد: کاهش آلایندگی و بهینهسازی مصرف سوخت. این خودروها با بهرهگیری از یک موتور الکتریکی در کنار موتور احتراق داخلی، به ویژه در ترافیکهای شهری و سرعتهای پایین، به طور قابل توجهی آلایندههای مضری مانند مونوکسید کربن، اکسیدهای نیتروژن و ذرات معلق را کاهش میدهند. تحقیقات نشان میدهد که یک خودروی هیبریدی میتواند تا ۹۰ درصد کمتر از یک خودروی بنزینی مشابه، آلایندگی تولید کند. این ویژگی، خودروهای هیبریدی را به ابزاری کارآمد برای مقابله با پدیده وارونگی دما و بهبود کیفیت هوا در کلانشهرها تبدیل میکند.
از منظر اقتصادی، کاهش مصرف سوخت به معنای کاهش هزینههای جاری برای مالکان خودرو و کاهش وابستگی کشور به واردات بنزین یا صادرات سرمایههای ملی است. با توجه به پیمایش بالای خودروها در ایران (حدود دو برابر میانگین اروپا)، صرفهجویی حاصل از جایگزینی حتی درصد کمی از ناوگان فعلی با مدلهای هیبریدی، میتواند به ارقام قابل توجهی در سطح ملی منجر شود. علاوه بر این، سیاستهایی مانند تعرفه واردات پایینتر (زیر ۱۰ درصد برای هیبریدیها در مقابل تعرفههای سنگین بنزینیها) و لغو ممنوعیت خرید خودروی خارجی هیبریدی برای نهادهای دولتی، نشاندهنده پذیرش این مزایا در سطح سیاستگذاری است، هرچند که برای تأثیرگذاری واقعی نیازمند تداوم و تقویت هستند.
چالشهای مسیر هیبریدی شدن و راهکارهای پیش رو
با وجود تمام مزایا، مسیر افزایش سهم خودروهای هیبریدی در ایران با چالشهای جدی روبروست. قیمت بالا به دلیل تکنولوژی پیچیدهتر و وابستگی به واردات، این خودروها را از دسترس عموم مردم خارج میکند. نبود زیرساختهای کافی، به ویژه شبکه خدمات پس از فروش متخصص و تامین قطعات یدکی، نگرانیهایی را برای خریداران بالقوه ایجاد کرده است. هرچند خودروهای هیبریدی معمولی (HEV) نیاز به ایستگاه شارژ خارجی ندارند، اما توسعه این فناوری در نهایت به سمت مدلهای پلاگین هیبرید (PHEV) و تمام الکتریکی (BEV) خواهد رفت که نیازمند سرمایهگذاری گسترده در شبکه شارژ است.
برای عبور از این موانع، اتخاذ یک رویکرد چندوجهی ضروری است. اولاً، دولت باید با ارائه مشوقهای پایدار و هدفمند مانند معافیتهای مالیاتی، تخفیف در عوارض سالانه و طرحهای فروش اقساطی، هزینه خرید این خودروها را برای مصرفکننده کاهش دهد. ثانیاً، سرمایهگذاری در بومیسازی دانش فنی و تشویق خودروسازان داخلی به تولید یا مونتاژ خودروهای هیبریدی، میتواند ضمن کاهش قیمت تمامشده، به ایجاد اشتغال و ارتقای فناوری در صنعت خودرو کشور کمک کند. ثالثاً، توسعه شبکه خدمات پس از فروش و آموزش نیروی کار متخصص باید به عنوان یک اولویت استراتژیک در دستور کار قرار گیرد تا اعتماد مصرفکنندگان به این فناوری جلب شود. در نهایت، سیاستگذاری در حوزه انرژی و حملونقل باید با نگاهی بلندمدت، گذار تدریجی از خودروهای بنزینی به هیبریدی و سپس تمام الکتریکی را به عنوان یک نقشه راه ملی تدوین و اجرا نماید.