این روزها از قلم زدن در مورد نابسامانی اوضاع بازار
خودرو و گرانیهای بیمنطق و دلالان سیریناپذیر خسته شدهایم! قیمتهایی که با بسته شدن یک شبه ثبت سفارش در تابستان سال گذشته روند صعودی به خود گرفت و با اعمال تعرفههای جدید و محدودیت قیمتی، به یکباره منفجر شد! انفجاری که قیمت بعضی خودروهای وارداتی را به دو برابر رساند و برابری را برای قشرهای مختلف جامعه به صفر! فاصله خودروهای مختلف از نظر قیمتی چنان زیاد شده که گپهای قیمتی خندهداری ایجاد کرده و چهارچرخهایی که در آن طرف مرز به عنوان یک خودروی ارزان و معمولی به آن نگاه میکنند، برای ما، هم قیمت خانههایمان درآمده! سوالی که در اوایل این شیب قیمتی زیاد پرسیده میشد و حال تعداد آن کمتر شده، امید به بازگشت تعرفهها و قیمتها به حالت قبل بود. امیدی که بارها توسط بعضی مسئولین ایجاد و توسط بعضی دیگر خنثی شد. اما اتفاقی که افتاده این است که قیمت اکثر خودروهای موجود در بازار، چه آنهایی که بالای 40 هزار دلار بودند و دیگر وارد نمیشوند همچون سری 5 مدرن و خوشتراش، یا آنهایی که از روی خط تولید عرضه میشدند و در اول صف ارز دولتی گرفتند همچون ساندرو ساده و بیآپشن، همگی روی این شیبگرانی به خوبی موجسواری کردند و این مصرفکننده بیچاره بود که تا همین دو ماه پیش دستش به خودروی معمولی پیشرو میرسید و امید به یک سیاره بزکشدهتر داشت و حال در همین فرصت کوتاه، خودروی پیشرویش امید شده و امید قبلیاش ناپدید!
هنوز هم کورسویی از امید برای سامان دادن بازار خودرو توسط مجلس و دیگر دستگاهها به گوش میرسد اما به نظر میرسد اوضاع بازار، چنان به هم ریخته و گرانیها چنان ریشه دوانده که اصلاح آن عزم بلند میخواهد و جرات رقابت! قطعاً این لیبلهایی که این روزها روی خودروها چسبانده شده را نمیتوان با چوب و چماق اصلاح کرد و این بازار و رقابت است که خودکار این نابسامانی را بسامان میکند. جراتی که هیچگاه در بدنه هیچ دولتی دیده نشد و به نظر هم نمیرسد که به این زودیها دیده شود.
پس اگر از من سوال میپرسید، شاید ساماندهی غایی این وضعیت تنها تثبیت قیمتها و جلوگیری از روند افزایشی آن باشد و به نظر نمیرسد هیچ ارادهای بتواند این وضعیت به هم ریخته را به حالت قبل باز گرداند. پس شاید بهتر باشد که کمکم خود را به قیمتهای جدید که شاید به زودی ثبیت شوند، خو دهیم!